تعریف بازاریابی با گذر زمان و پیشرفت تجارت ها ، تغییر می کند . در این مقاله از زبان بزرگان بازاریابی به تعریف بازاریابی می پردازیم و در ادامه شما را با تعریف پارامترهای سنجش مختلفی مثل، نوع، مولفه و فرق آن با فروش آشنا می کنیم .
Dictionary.com اصطلاح بازاریابی را اینگونه تعریف می کند: ((یک فعالیت یا تجارت که وظیفه آن تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات از جمله تحقیقات بازار و تبلیغات است.))
در صورتی که شغل شما بازاریابی است، احیانا نمی توانید به راحتی بازاریابی را تعریف کنید، حتی اگر هر روز با آن سر و کار دارید .
کلمه بازاریابی یک اصطلاح رایج است و آنقدر تغییر می کند که تعریف ثابتی ندارد بر همین اساس این تعریف بی فایده است.
به عنوان مثال، بخش فروش با تعریف “فروش چیست” اشتباه گرفته شده است و کلمه “تبلیغات” در واقع من را به یاد جلسات طوفان فکری Mad Men می اندازد.
اما اگر دقیق به موضوع نگاه کنید ، می بینید که بازاریابی ارتباط زیادی با تبلیغات و فروش دارد. بازاریابی در تمام مراحل کسب و کار از ابتدا تا انتها وجود دارد.
در اینجا سوالی مهمی پیش می آید که چرا بازاریابی جزء ضروری در توسعه محصول یا خرده فروشی یا توزیع است؟
در حالیکه وقتی در مورد آن فکر می کنید، کاملا منطقی و معنا دار است .
هدف بازاریابان همیشه مشتریان هستند و دائما در حال بررسی و تحلیل آن ها هستند .
همچنین گروه های کانونمندی تشکیل می دهند و نظرسنجی انجام می دهند تا عادات خرید آنلاین را یاد بگیرند .
در همین زمینه این سوال را از خودشان می پرسند: “مصرف کننده ما کجا، چه زمانی و چگونه می خواهد به تجارت ما متصل شود؟“
عناوین محتوا
بازار یابی در معنای کلی
بازاریابی پروسه و روندی است با هدف علاقه مند کردن مردم به محصولات یا خدمات شما و از طریق تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل و درک ترجیحات مصرف کنندگان عالی انجام می شود.
بازاریابی با تمامی مراحل کسب و کار از جمله توسعه محصول، توزیع، فروش و تبلیغات سروکار دارد.
شروع بازاریابی مدرن از دهه ۱۹۵۰ است دقیقا زمانی که مردم علاوه بر کاغذ چاپی از چیزهای دیگری برای تبلیغ محصولات خودشان استفاده می کردند .
با ظهور تلویزیون و بعد ها اینترنت در خانه های مردم بازاریابان توانستند کمپین های گسترده ای را در بسترهای مختلف راه اندازی کنند.
بیش از ۷۰ سال است که بازاریابان از نظر تنظیم فروش محصول به مصرف کنندگان و بهینه سازی موفقیت برای کسب و کارها اهمیت بیشتری پیدا کرده اند.
تعاریف متعدد : بازاریابی چیست ؟
۱. طبق تعریف AMA انجمن بازاریابی آمریکا ، بازاریابی فعالیت یا گروهی از نهادها و روندی برای ایجاد، ارتباط، عرضه و تجارت محصولات ارزشمند برای مشتریان، شرکا و عموم مردم است.
۲. رابین کورمن، معاون مشارکت جهانی، وفاداری و مشارکت ابراز کرده است که ((بازاریابی عمل افزایش آگاهی برای خرید و خرید مجدد یک محصول یا خدمات با مزایای متمرکز بر مشتری است.)) و برای این کار باید از تبلیغات، بسته بندی، نرخ های فروش یا تبلیغات استفاده کنید .
کورمن هم قاطعانه می گوید : (( که بازاریابی از لحاظ تاریخی یک تعامل یک طرفه بوده است. اما به طور فزاینده ای روشن می شود که چگونه این فعالیت به یک خیابان دو طرفه تبدیل شده است. این اتفاق از طریق استفاده و تأثیر رسانهها و فیدهای بازاریابی ویروسی رخ می دهد .))
۳. بی ال اوکمن ، رئیس “What’s Next” همچنین می گوید : (( از اولین تعاریف بازاریابی این است که جنبه های زیادی دارد.)) به گفته ی وی ، (( بازاریابی هر کاری است که یک شرکت انجام می دهد. از نحوه پاسخگویی آنها به تلفن تا طرز استفاده از ایمیل یا حتی روش پرداخت قبوض ، همه آنها بر معاملات شرکت با مشتریان تأثیر می گذارند. ))
او همچنین می گوید : (( بازاریابی یک رشته یا یک فعالیت نیست، بازاریابی هر کاری است که یک شرکت انجام می دهد یا حداقل هر کاری که یک شرکت برای رسیدن به موفقیت انجام می دهد.))
۴. دیوید میرمن اسکات، بازاریابی بلادرنگ و روابط عمومی اینگونه بیان می کند :(( بازاریابی به معنای درک بالای نیازهای مصرف کننده است.)) بر همین اساس ، محصولات، خدمات برای حل مشکلات آن ها بوجود می آید.
۵. پیتر شانکمن می گوید :(( وقتی بازاریابی به خوبی توسعه یافته است، به این معنی است که شما می توانید تجربیات تاثیرگذاری برای برند یا محصولات خود ایجاد کنید.)) در نتیجه کسی که با برند شما کار خاصی ندارد می خواهد به دیگران بگوید که چقدر استثنایی هستید و این چرخه دوباره شروع می شود.))
۶. فیلیپ کاتلر پدر بازاریابی مدرن نیز می گوید : (( علم و هنر جستجو، ایجاد و ارائه ارزش برای رفع نیازهای یک بازار هدف سودآور.))
بازاریابی به شناسایی دو نیاز برآورده نشده و تمایلات برآورده نشده می پردازد و شناسایی می کند. بازاریابی در واقع اندازه بازار شناسایی شده و پتانسیل سود (سودآوری) را تعیین می کند. همینطور تعیین می کند که کدام بخش از یک شرکت می تواند مناسب ترین عملیات را انجام دهد و درست ترین محصولات و خدمات را طرح ریزی و تبلیغ کند.
از نظر او بازاریابی به معنای علم و هنر جستجو، ساخت و ارائه ارزش برای برآوردن نیازهای یک هدف خاص و در نتیجه کسب سود است.
بازاریابی به شناسایی حوزه هایی می پردازد که برندها می توانند نیازهای مصرف کنندگان را برآورده کنند و محصولات و خدماتی را که مناسب آنها هستند طراحی و ترویج می کند .
۷. لی اودن، مدیرعامل TopRank Online Marketing اظهار دارد با بررسی رایج ترین تعاریف بازاریابی به این تعریف که (( بازاریابی عمل ایجاد ارزش برای پول به منظور رفع نیازهای مصرف کنندگان و دستیابی به اهداف تجاری است )) رسیده است .
۸. بیل تانر، بی.بلو، رئیس تحقیقات استراتژیک در تعریفی گفته است :(( بازاریابی از دیدگاه وسیع به هر چیزی که ارزش یک محصول یا خدمات را تغییر دهد اطلاق می شود.)) از منظر او ، بازاریابی منحنی تقاضا را برای فرد مناسب هدایت می کند.
۹. شناندوا دیاز پروفسور Mayhem باور دارد (( بازاریابی ارتباط کمی با تامین کنندگان دارد و ارتباط زیادی با مشتری دارد ، همچنین بازاریابی علمی است که برای آموزش مصرف کنندگان، جذب آنها، رفع نیازهای آنها و در عین حال ایجاد نام تجاری به عنوان منبع اعتماد تلاش می کند.))
۱۰. مارجوری کلیمن مدیر توسعه مشتری در Kleiman Advertising یکی تعریف جالب برای بازاریابی ارائه داده است او می گوید : (( بازاریابی یعنی توسعه برند، متقاعد کردن مردم به اینکه برند شما ، محصول شما ، خدمات شما شرکت شماو … بهتر از دیگران است و از روابط با مشتری حمایت می کند.))
۱۱. جولی بارلی، معاون بازار فیروی معتقد است (( قدیمی ترین نوع بازاریابی شامل ابزارهایی است که یک سازمان با آن ارتباط برقرار میکند و مشارکت میکند تا ارزشهای خود را انتقال دهد و محصولات خود را بفروشد .)) با این حال، از عصر رسانههای دیجیتال، افراد زیاد تری در شرکتهایی کار میکنند که کامل هستند ، روابط پر مفهوم تر و پایدارتر با کسانی که به کسب و کار خود علاقه مند هستند ایجاد می کنند .او می گوید که رسانه ها توانایی مدیران بازاریابی برای فروش محصولات خود را به چالش کشیده اند، ولیکن شانسی برای ورود به عرصه جدیدی ایجاد کرده اند.
۱۲. به گفته بلامبرگ مدیر عامل شرکت Return Path(( زمانی که بازاریابی به خوبی انجام شود، استراتژی شرکت، ارزش آن، استراتژی بازار، موقعیت برند و به شهرت جهانی می رسد .)) پس ضمانت می کند که وقتی بازاریابی به شکل صحیح انجام شود، بصورت بی نهایت به تبلیغات و پشتیبانی تبدیل می شود. ))
مفهوم و فرضیه بازاریابی قرن ۲۱ باید قابل بررسی شده باشد و با اهداف هر کسب و کاری سازگار باشد.
۱۳. سالی فالکو قائل بر این است که (( بازاریابی یعنی متمرکز بر مشتریان و در این حوزه رسانه های اجتماعی به تحقق آن کمک کرده اند. بازارها به بحث تبدیل شده اند و بازاریابی با دانش این بازار قوی تر شده است.))
محصولی که کامل و بی عیب و نقص ساخته شده باشد ، مشتری را تشویق می کند تا آن را بخرد و نیازی ایجاد می شود و در نهایت بازاریابی به این معنی است که به افراد مناسب اجازه دهید بدانند شما خواسته های خود را دارید.))
۱۴. از نظر استیو داوسون (( بازاریابی در برگیرنده محصولات غیرقابل بازگشت و مصرف کنندگانی است که محصولات را خریداری می کنند.))
۱۵. به گفته آنه هولاند ، تبلغ کننده WhatTestWon (( بازاریابی یک اصطلاح بسیار کلی است که شامل تحقیق، برندسازی، روابط عمومی، تبلیغات، پاسخ های مستقیم، ارتقای فروش، وفاداری و تقاضااست.
۱۶. دورن موران استراتژیست دیجیتال در تعریفی می گوید :(( بازاریابی به معنای کمک به مصرف کنندگان است برای بر طرف کردن نیازشان هر چند اگر نمی دانستند به آن نیاز دارند.))
۱۷. ماریا النا بیانکو نیز می گوید :(( بازاریابی شامل تحقیق، انتخاب، ارتباطات و به طور خلاصه روابط عمومی است.)) ارتباط بین بازاریابی و فروش مانند ارتباط یک مزرعه با یک کشاورز است.
۱۸. به عقیده هرزوگ، کارشناس سیاست و ارتباطات (( بازاریابی به معنای شناخت هرچه بهتر مشتری است، بنابراین می توانید مطمئن باشید که او خبرنامه شما را می خواند و آن را با افراد دیگری به اشتراک می گذارد.
این مشتری حتما یک کارت ویزیت از شما در کیف پول نگه می دارد و شما را در صفحه های اجتماعی خود دنبال می کند))
۱۹.از منظر رنه بلوجت (( بازاریابی راهی عالی برای آشنایی و آگاهی از کاری است که افراد انجام می دهند و این چیزی است که آنها را هیجان زده می کند.))
۲۰. جوی لازتو می گوید :(( بازاریابی به معنای کمک به مردم برای فروش بیشتر محصولات و خدماتشان است.))
۲۱. از نگاه جینی دیتریش، مدیر کل Artment Dietrich (( بازاریابی به معنای برند، نام، قیمت گذاری و پل ارتباطی بین رسانه های پولی و خصوصی است، نه تنها فروش.))
۲۲. از نظر مایک اسپروس، مدیر بازاریابی در گروه رسانه ای اپیک (( بازاریابی معمولاً به تمام پیوندها و اطلاعات مربوط به یک محصول یا خدمات به مخاطبان است . همچنین معتقد است که بازاریابی نتیجه بخش شامل روابط دو طرفه از جمله هنر و علم است. در ادامه می گوید : بازاریابی یک میدان بازی بی پایان است که نیاز به تنظیم، هماهنگی و آزمایش مداوم دارد.))
راه درست برای دستیابی به یک استراتژی بازاریابی بهینه این است که اطمینان حاصل شود که ترکیبی از روابط برای برند، محصول یا خدمات شما مناسب است. از همین رو می توانید ببینید که چگونه می توانید با مشتریان خود ارتباط داشته باشید.
۲۳.رئیس Convince & Convert، جی بائر یکی از کوتاه ترین و ساده ترین تعاریف بازاریابی را در کتاب خود به نام انقلاب کنونی آورده است : او در این کتاب می گوید (( بازاریابی شامل پیام ها یا اقداماتی است که پیام ها یا اقدامات دیگری را به همراه دارد )).
۲۴. تعریف لیز اشتراوس، بنیانگذار SOBCon و مدیرعامل Out Thinking از بازاریابی این است که (( بازاریابی به معنای ارائه پیشنهادی است که میدانید توانایی آن را دارید که آگاهانه انجام دهید و مخاطبان خود را وادار به دوست داشتن آن کنید )). همچنین می گوید (( شما دائماً در تلاش هستید تا این پیشنهاد را صیقل دهید، تنظیم و اصلاح کنید تا غیرقابل مقاومت باشد، حتما آنچه را که مورد نیاز نیستند حذف کنید و تنها به دنبال چیزهایی باشید که مخاطبان به دنبال آن هستند . بنابراین ارزش فوق العاده ای بر روی چیزی ساخته شده است که فقط شما می توانید ارائه دهید.
۲۵. دیبورا وینستین، رئیس اهداف استراتژیک بر این باور است (( بازاریابی به معنای ایجاد روابط بین مصرف کنندگان و برندها است.)) بسیاری از رشته ها وارد این فرآیند می شوند و شخصیت برند را با اهداف خود تطبیق می دهند.
بر اساس تعاریف ارائه شده متوجه شدید که تعاریف زیادی برای بازاریابی وجود دارد و هر کدام جنبه های مختلفی را بیان می کنند.
انواع بازاریابی
طول عمر کمپین های بازاریابی شما کاملاً به محل سپری کردن وقت مشتریان شما بستگی دارد.
این به شما بستگی دارد که تحقیقات بازاریابی را به گونه ای انجام دهید که بهترین نوع بازاریابی – با بهترین ترکیب ابزار را برای برند شما شناسایی کند.
بازاریابی اینترنتی
این نوع بازاریابی از یک کمپین آنلاین برای محصولات Excedrin الهام گرفته شده و ایده این بازاریابی این بود که آنلاین بودن به دلایل تجاری نوعی بازاریابی است.
بهینه سازی موتورهای جستجو سئو
این بازاریابی که به “SEO” معروف است ، شامل فرآیند بهینه سازی محتوای سایت به گونه ای است که در نتایج موتورهای جستجو نمایش داده می شود.
بازاریابان از SEO برای جذب کسانی که جستجو می کنند و می خواهند در مورد یک صنعت خاص بدانند استفاده می کنند.
بازاریابی وبلاگی
در گذشته وبلاگ ها تنها برای نویسندگان بودند .
ولی حالا برندها هم وبلاگ می نویسند تا در مورد صنعت خود بنویسند و علاقه مشتریانی را که به دنبال اطلاعات در اینترنت هستند، افزایش دهند.
بازاریابی رسانه های اجتماعی
کسب و کارها می توانند از تمامی صفحات اجتماعی از جمله فیس بوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و شبکه های اجتماعی مشابه برای اطلاع رسانی به مخاطبان خود استفاده کنند.
بازاریابی چاپی
زمانی که روزنامهها و مجلهها درک درست تری از مخاطبان مطالب چاپیشان پیدا میکنند کسبوکارها هم از مقالات، عکاسی و محتوای مشابه در نشریاتی که مشتریان میخوانند استفاده میکنند.
بازاریابی موتور جستجو
این نوع بازاریابی با SEO متفاوت است . امروزه کسب وکارها میتوانند به یک موتور جستجو پول پرداخت کنند تا لینکهایی را در صفحات شاخص با وسعت زیاد در معرض مخاطبان قرار می گیرند را قرار دهند.
تبلیغات کلیکی pay-per-click یا پرداخت پول به ازای هر کلیک است .
تعریف بازاریابی ویدیویی
زمانی که تنها تبلیغات بازرگانی وجود داشت، بازاریابها برای طراحی و اجرا انواع مختلف ویدیو جهت سرگرم کردن و اطلاعرسانی به مشتریان اصلیشان پول پرداخت میکنند.
بازاریابی و تبلیغات
بازاریابی اگر یک چرخ باشد، تبلیغات تیغه آن چرخ است.
بازاریابی از جمله گسترش محصول، تحقیقات بازاری، پخش ،مراحل فروش، روابط عمومی و پشتیبانی مشتری است.
بازاریابی برای هر تجارتی ضروری است و می تواند از پلتفرم های وسیعی ، کانال های رسانه های اجتماعی و تیم های داخلی برای شناسایی، اتصال، تقویت چشم انداز سازمان و ایجاد همراهی از سوی مشتری نسبت به برند در طول زمان استفاده کند.
از سوی دیگر، آگهی ها تنها یکی از اجزای بازاریابی است.
تبلیغات به نوعی یک تلاش برنامه ریزی شده هستند برای افزایش آگاهی از یک محصول یا خدمات به عنوان بخشی از یک هدف فراگیر تر، پول بدست می آوردند.
در واقع تبلیغات تنها راهی نیست که بازاریابان برای فروش محصول از آن استفاده می کنند.
به عنوان مثال : یک کسبوکار محصول جدیدی را توسعه میدهد و میخواهد کمپینی برای تبلیغ آن محصول به مشتریانش راهاندازی کند.
کانال های منتخب این شرکت شامل فیس بوک، اینستاگرام، گوگل و وب سایت این شرکت در نظر بگرید .
این شرکت از تمامی این فضاها برای حمایت از کمپین های مختلف به صورت فصلی استفاده می کند و از طریق این کمپین ها به جذب مشتریان می پردازند .
این شرکت برای تبلیغ محصول جدید خود، راهنمای محصول قابل دانلود را در وب سایت خود می گذارد، ویدیویی را در اینستاگرام برای معرفی محصول جدید خود آپلود می کند و روی یک سری نتایج جستجوی حمایت شده توسط گوگل سرمایه گذاری می کند که ترافیک را به صفحه محصول جدید هدایت می کند. در وب سایت شرکت.
قطعا شما میدانید که تبلیغات در اینستاگرام و گوگل انجام می شود.
با این حال که اینستاگرام واقعاً یک کانال تبلیغاتی نیست،اما زمانی که از آن برای تبلیغات استفاده می کنید، می توانید پایگاهی برای فالوورها ایجاد کنید تا هر از چند گاهی پیام ها را در اینستاگرام انتشار دهید .
گوگل در نهایت برای تبلیغات در این مثال استفاده شد.
این شرکت در تبلیغات گوگل – برنامه ای به نام پرداخت به ازای کلیک (PPC) – سرمایه گذاری کرده است تا ترافیک را به صفحه خاصی که بر روی محصول خود متمرکز است، یک تبلیغ آنلاین کلاسیک، هدایت کند.
بازاریابی شامل تمامی این روند ها و فرایندها است.
این شرکت با هماهنگی اینستاگرام، گوگل و سایت حول یک راه حل متمرکز بر مشتری، یک کمپین بازاریابی سه قسمتی راه اندازی کرد تا بتواند مخاطبان خود را شناسایی و تشخیص بدهند و پیامی را به مخاطب منتقل می کرد و آن را در سراسر صنعت ارائه می کرد تا تأثیر آن را به حداکثر برساند.
تفاوت بین بازاریابی و فروش در چیست ؟
فروش و بازاریابی رابطه ی بسیار نزدیکی دارند و فعالیت های مختلف در کسب و کار شما را پوشش می دهند. تیم فروش هیچ ایده ای ندارد که محصول چیست و چه کسی آن را خریداری می کند .
فقط مشتریان علاقه مند را انتخاب می کند و آنها را متقاعد می کند که خرید کنند.
کارکنانی که در بخش فروش مشغول به کار هستند باید روابط نزدیکی با مشتریان برقرار کنند و برای این منظور به هوش بازاریابی نیاز دارند.
تیم بازاریابی با آگاهی رسانی برای تمامی مشتریان در مورد برند و محصولات علاقه ایجاد می کند.
آنها از بازخورد و هوش مشتری برای تصمیم گیری در مورد توسعه محصول آینده و اصلاح محصولات موجود برای برآورده کردن بهتر نیازهای مشتری استفاده می کنند.
شما نمی توانید در فروش موفق شوید جز اینکه افرادی که به آنها می فروشید را به خوبی از برند و محصولتان مطلع کنید و انجام این کاروظیفه ی بازاریابی است.
برای داشتن یک راهبرد پیروز، تیم های بازاریابی و فروش باید از نزدیک با یکدیگر همکاری کنند و از یک رویکرد واحد استفاده کنند.
در نتیجه فقط مشتریان علاقه مند با کیفیت به تیم های فروش تحویل داده می شوند.
برای این منظور شما می توانید از یک پلت فرم اتوماسیون بازاریابی برای هماهنگ کردن تیم های بازاریابی و فروش استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که آنها برای رسیدن به هدف مشتری موثرتر کار می کنند.
چهار جزء بازاریابی
در دهه ۱۹۶۰، جروم مک کارتی چهار جزء بازاریابی را معرفی کرد: محصول، قیمت، مکان و تبلیغات.
اساساً، این چهار مؤلفه توضیح می دهند که چگونه بازاریابی با هر مرحله از تجارت ارتباط برقرار می کند.
بازاریابی شامل چهار بخش زیر است :
مک کارتی در دهه ۱۹۶۰ این چهار جزء را معرفی کرد: که شامل محصول، قیمت، مکان و تبلیغات.
بطورکلی، این چهار مؤلفه توضیح می دهند که چگونه بازاریابی با هر مرحله از تجارت ارتباط برقرار می کند.
جزء اول محصول :آیا می دانید پس از اینکه ایده ای برای فروش محصولتان پیدا کردید چه باید کنید ؟ اگر تازه شروع به فروش کنید احتمالاً موفق نخواهید شد.
حالا تیم بازاریابی شما است که باید تحقیقات بازار را انجام دهد و سوالات مهمی از قبیل ” مخاطب هدف کیست؟
آیا بازار مناسبی برای این محصول وجود دارد؟ کدام پیک ها و در کدام پلتفرم ها می توانند فروش محصولات را افزایش دهند؟
محصول به چه گروه های تمرکزی فکر می کند و چه سوالات یا نگرانی هایی را مطرح می کند؟ )” بپرسد.
وظیفه ی بازاریابان است که به این سؤالات پاسخ بدهند تا با بیان نگرانی های گروه تمرکز یا شرکت کنندگان در نظرسنجی، به کسب و کارها کمک کنند تا تقاضا برای محصولات خود را شناسایی کنند و کیفیت محصول را بهبود بخشند.
جزء دوم قیمت : تیم بازاریابی باید قیمت محصولات رقبا را بررسی کند یا از گروه های متمرکز و نظرسنجی ها برای ارزیابی میزان تمایل مشتری ایده آل شما به منظور پرداخت استفاده می کند.
اگر قیمت بیش از حد بالا باشد، یک پایگاه مشتری مستحکم را از دست خواهید داد.
اگر قیمت خیلی پایین باشد ممکن است پول بیشتری از دست بدهید. مایوس نشوید بازاریابان می توانند از تحقیقات صنعت و تحلیل مصرف کننده برای تنظیم محدوده قیمت شما استفاده کنند.
جزء سوم مکان : مهم است که بخش بازاریابی شما از دانش و تحلیل خود در مورد مصرف کنندگان تجاری برای ارائه پیشنهادهایی در مورد نحوه و مکان فروش محصولات استفاده کند.
بخش بازاریابی ممکن است بر این باور باشد که یک سایت تجارت الکترونیک بهتر از یک فروشگاه خرده فروشی کار می کند یا برعکس یا ممکن است بینش هایی در مورد پایدارترین مکان ها ملی و بین المللی برای فروش محصول شما ارائه دهد.
جزء چهارم انتشار:تبلیغات شامل هرگونه تبلیغات، رویداد یا تخفیف آنلاین یا چاپی است که تیم بازاریابی برای افزایش آگاهی و علاقه به محصول و در نهایت فروش بیشتر استفاده می کند.
در این مرحله ممکن است روش هایی مانند کمپین های روابط عمومی، تبلیغات یا تبلیغات رسانه های اجتماعی را خواهید دید.
امیدوارانه این چهار جزء بازاریابی به درک هدف بازاریابی و نحوه تعریف آن کمک شایانی می کند.
یقینا بازاریابی همه زمینه های کسب و کار را پوشش می دهد، بنابراین باید بدانید که چطور و چگونه از بازاریابی برای بالا بردن بهره وری و پیشرفت کسب و کار خود استفاده کنید.